موضوع:
محیط های بیرونی و پاسخگویی مدارس
درس:
اصول مدیریت آموزشی
• پیش نگری
• 1.مدارس سیستم های بازند وبرای بقا به تبادلات با محیط وابسته اند.
• 2.عوامل تاثیر گذارمحیطی چندگانه از سطوح متفاوت جامعه نشئت می گیرد وبر انچه که در مدرسه رخ می دهد تاثیر می گذارد.
• 3.دو دیدگاه کلی درباره محیط چارچوب وابستگی به منابع ودیدگاه نهادی است.
• 4.مدارس با تقاضاهای بیشتر در زمینه عملکرد فنی و تبعیت نهادی مواجه اند.
• مفهوم سیستمی باز:
• آسیب پذیری و وابستگی متقابل سازمانها ومحیطشان را آشکار میکند.بروندادهای سازمانها به طرزی مثبت (محصولات)و منفی (آلودگی)در محیط بیرونی نقش ایفا می کنند.
• دیدگاه وابستگی از لحاظ منابع
• دیدگاه وابستگی از لحاظ منابع محیط رامحلی برای بدست آوردن منابع محدود برای عملیلات سازمان در نظر
• می گیرد.چهار نوع کلی منابع محیطی عموما شناسایی شده اند:
• 1.مالی( مثلا مالیات، وام های بلاعوض، کمک های ایالتی یا فدرال)
• 2.کارکنان(مثلا دانش آموزان، معلمان، مدیران، کادر اجرایی)
• 3.اطلاعات ودانش(مثلا نتایج تحقیقات و طرح های ارزشیابی)
• 4.محصولات وخدمات(مثلا مواد آموزشی،خدمات برگزاری آزمون)
• گِراب میان منابع ساده(تعداد معلمان)منابع ترکیبی(نسبت دانش آموز به معلم)منابع پیچیده(رویکردهای
• تدریس)ومنابع انتزاعی(فرهنگ مدرسه)
• تمایز قائل می شود.این چارچوب روش مفید برای فکر کردن به وابستگی از لحاظ منابع است،چون القا می کند
• که انگیزه ساده برآمده از محیط برای اثربخشی کافی نیست.
• محیط هایی که سرشار از منابع انتزاعی اند،اغلب متمایل به حمایت از نیازهای اجتماعی روانی دانش آموزان
• اند ونیز آموزش ابتکاری وساخت گرا را تقویت می کنند ونیازهای حرفه ای معلمان را برآورده می کنند که
• همگی سطوح بالای عملکرد مدارس را پشتیبانی می کنند.
• در دسترس بودن منابع
• منابع محیطی عموما به صورت یک طیف از کمیاب تا فراوان دیده می شود،یعنی میزان یا ظرفیت محیط برای ارائه منابعی که رشد مداوم سازمان را پشتیبانی می کنند. وقتی منابع فراوان است،بقا نسبتا آسان است وپیگیری اهداف گوناگون مربوط به وظیفه امکان پذیر می شود.
• بسیاری ازمناطق آموزشی ثروتمند از محیط بیرونی بهره مند می شوند که در آن فرضها وانتظارات مشترک درباره تعلیم وتربیت تشکیل منابع پیچیده و انتزاعی را تسهیل می کند.
• اما محیط های بیرونی که ظرفیت محدودی دارد، برایجاد منابع پیچیده وانتزاعی نیز تاثیر میگذارد، هر چند شواهد کمتری در این زمینه موجود است.
• وابستگی
• وابستگی هم با میزان نیاز به منابع وهم در دسترس بودن آن(کمیابی وفراوانی)در محیط تعریف می شود. از نظر موقعیت های آموزشی، وابستگی مستقیما با نیازمدرسه به منابعی که در اختیار سازمانهای دیگرند،ارتباط مستقیم دارد،وبادر دسترس بودن منابع ارتباط معکوس دارد.
• وابستگی به درونداد های ساده محدود نمی شود. مدراس همچنین برای تبدیل دروندادهای ساده به منابع پیچیده وانتزاعی به محیط بیرونی وابسته اند.
• پیامدهای طبیعی افزایش وابستگی این است که تامین کننده های منابع بر مدرسه مسلط می شوند. بااین قدرت تامین کنندگان منابع تعیین می کنند که آیا مدارس آن منابع مورد نیاز رادریافت می کنند یا نه؟
• از آنجا که تمام سازمانها به محیطشان وابسته اند، نظارت بر رفتار سازمانی از بیرون ممکن است،ومحدودیتها اجتناب ناپذیرند. سازمانها بدون تطبیق با محیط نمی توانندرشد کنند وممکن است نتوانند دوام بیاورند
• مدل وابستگی از لحاظ منابع براین نکته تاکیید دارد که سازمانها با محیطشان تطبیق پیدا می کنند واینکه سازمانها می توانند برای افزایش احتمال بقایشان اقدام کنند. اما تقاضاها اغلب در تعارض اند.
• مدیریت محیطهای منابع
• عوامل محیطی می توانند استقلال دست اندر کارها امر تعلیم وتربیت را تهدید یا محدود کنند وعامل تغییراتی در ساختارهای درونی وعملیات سازمانهای آموزشی شوند. بنابراین مدیران آموزشی اغلب تلاش می کنند تاثیرات بیرونی را کم ونقشهایی اصلی در مدیریت محیطهای بیرونی مدرسه شان ایفا کنند.
• راهبرد های تطابقی درونی
• محیط ممکن است محدودیت های فنی و منابع را به سازمان ها تحمیل کند. برای ازبین بردن این محدودیت ها سازمانها عموما از راهبردهایی استفده می کنندکه شامل ضربه گیری و سازگاری عملیات درونی است.
• راهبردهای تطابقی درونی
• ضربه گیری:ضربه گیری را((تنظیم یا محافظت فرآیندهای سازمانی،کارکردها، پدیده ها یا افراد در برابر تاثیرات عدم قطعیت محیطی وکمیاب بودن منبع))تعریف می کند.
• دست اندر کاران امر تعلیم وتربیت با استفاده از فرایندها وساختار هایی که فعالیت های درونی سازمان را احاطه ومحافظت می کنند ومزاحمتهای محیطی را جذب می کنند،مدارسشان را از طریق هدایت کردن، محدود کردن،حتی به حالت تعویق در آوردن تعامل محیطی از تقاضاهای بیرونی حفظ می کنند.
• هدف از ضربه گیری این است که باعث شود هسته فنی تاحد ممکن در سیستم بسته ای کار کندتا کارآیی را افزایش دهد.
• برنامه ریزی و پیش بینی:از طریق پیش بینی تغییرات محیطی واقدام کردن به منظور کاهش تاثیرات نامطلوب بر افراد وساختار ها وفرآیندهای درونی از سازمان ها محافظت می کنند.
• از برنامه ریزان آموزشی انتظار می رود که عناصرمحیطی مهم را تشخیص دهند واعمال و واکنش های بالقوه سازمانهای دیگر را تحلیل کنند.برنامه ریزی باید جامع باشد وانواع سناریو ها راپیش بینی کند.
• مرزگستری:نقشهایی درونی ایفا می کند که از محدودیت های سازمانی عبور کند تا مدرسه را باعناصر محیط بیرونی مرتبط کند. دو کارکرد از طریق نقشهای مرز گستری انجام می شود:
• 1.ردیابی اطلاعات مربوط به تغییر در محیط بیرونی: برای ردیابی اطلاعات،نقشهای مرزی بر انتقال اطلاعات بین محیط ومدرسه تمرکز دارند.
• 2.بازنمایی سازمان به محیط:کارکنا ن مرز گستری اطلاعات را از سازمان به محیط می فرستند. هدف، تاثیر گذاری برتصورات دیگران از سازمانفکاهش عدم قطعیت،ودر نتیجه محافظت از هسته عملیاتی است.
• تنظیم عملیات درونی:بهترین روش برای سازمان دهی مدارس وجود ندارد. بلکه،اثربخش ترین ساختار مدارس، ساختاری است که بهترین نحو از محیط آن بهره می برد.
• وقتی محیط بیرونی با ثبات بود،سازمان درونی،((مکانیکی))یابسیار بوروکراتیک بود،یعنی ویژگی هایی همچون قوانین ومقررات رسمی ،غیر شخصی،خشک ومشخص بود.
• اگر محیط بی ثبات وساختار مکانیکی باشد،سخت گیری غیر کارکردی ایجاد می شود.اگر قرار باشد هماهنگی با محیط وجود داشته باشد،وقتی محیط تغییر می کند ساختار نیزباید تغییر کند.
• نظریه وابستگی از لحاظ منابع اهمیت عوامل محیطی را در ارتقا ومحدود کردن تصمیمات واقدامات سازمانی روشن می کند.
• راهبردهای تطابقی بین سازمانی
• ایجاد ارتباطات مطلوب:ارتباطات درون سازمانی ازاین جهت مهم اند که قدرت سازمانی رافزایش می دهند،عدم قطعیت را
• کاهش میدهند،باحصول اطمینان از شناوری ثابت منابع حیاتی عملکرد را افزایش می دهند،وسازمانها را دربرابر تاثیرات
• نامطلوب مربوط به عدم قطعیت وکمیاب بودن منابع محیطی حفاظت می کنند.
• سازمان ها از طریق تبادل اطلاعات نیروی انسانی،منابع مالی،تجهیزات وموارد موردنیاز دیگرارتباطات را ایجادمیکنند،یعنی
• در تلاش برای نظارت برمحیط،منابع مبادله می شوند.
• عضو گیری:راهبرد دیگری برای ایجاد ارتباطات مطلوب است ورهبرانی را از بیرون مدرسه در ساختار تصمیم گیری
• مدرسه وارد می کند.هدف آشنا کردن بیرونیها با مسائل ونیازهای سازمان است.
• شکل دادن به عناصرمحیط سیاست گذار:کیگدون محیطهای سیاست گذار را متشکل از دولایه می داند_حکومت درونی
• وحکومت بیرونی.در حکومت درونی، سه گروه بر فرایند سیاست گذاری نظارت میکنند: مالکان دفاتر منتخب وگماشتگان آنها
• در شاخه اجرایی، کارکنان خدمات شهری، قانون گذاران وکارکنان آنها
• حکومت بیرونی:چهار گروه تاثیر گذارند:گروههای مشترک المنافع،مجموعه های افراد ،رسانه ها،اعضای مرتبط با انتخابات
• در حالیکه هیچ یک از عوامل سیاست گذار در فرایندهای سیاست گذاری غالب نیستد،در کار مسئولان انتخاب شده در شاخه
• های اجرایی وقانون گذاری وگماشتگان آنها تاثیر گذارترین اند.
• گروه های مشترک المنافع چه حکومت درونی وچه حکومت بیرونی باشند در محیط سیاست گذاری منزوی نخواهند ماند؛آنها
• به طرز فعال به دنبال حمایت وکمک گروه های متفق برای پشتیبانی از عقایدشان خواهند بود.
• متابعت ومحیط های نهادی
• نظریه نهادی تاکید می کند که سازمانها سیستمهایی بازند، که بشدت تحت تاثیر محیطشان قرار دارند. یک
• فرض اساسی در نظریه نهادی این است که ساختار ها وفرآیندهای سازمانی انعکاس دهنده هنجارها، ارزشها
• وایدئولوژی های نهادینه شده در جامعه اند.
• به عبارت دیگر، متابعت نهادی موفقیت ظاهری وبقای دراز مدت سازمان را ارتقا مسی دهند، بی توجه به
• تاثیراتی که متابعت ممکن است در مولد بودن فنی سازمان بگذارد.
• پل ج.و.. ادعا می کنند که تغییر سازمانی در محیطهای نهادی باعث می شود سازمانها بیشتر شبیه هم شوند
• بدون اینکه باعث شود سازمانها اثربخش تر شوند.سازمانهای درون محیطهای نهادی یکسان همگن می شوند.
• متابعت اجباری:زمانی بوجود می آید که سازمانها از مقرراتی تبعیت می کنند که ادارات دولتی ایجاد کرده اند
• ودر نتیجه ساختارها وفرایندهای مشابهی را تولید می کنند. فشارهای اجباری معمول برای تغییر مدارس شامل
• حکمهای دولتی وعوامل ایجاد کننده انگیزه دولتی است.
• متابعت تقلیدی:از اتخاذ واکنشهای استاندارد برگرفته از منابع دیگر برای کاهش عدم قطعیت حاصل می شود.
• موارد اخیر متابعت تقلیدی شامل مدیریت کیفیت فراگیر، برنامه ریزی محلی،آموزش به روش فونیکس ،
• نهضت مدارس اثر بخش، واصلاحات سیستمی است.
• متابعت هنجاری:زمانی پیش می آید که کارکنان طوری تربیت شده باشندکه استاندارهای رسمی اصول حرفه ای
• در سازمان تبعیت کنند. دو جنبه حرفه گرایی به خصوص در ایجاد تبعیت در سازمانهای مدارس مهم اند.اولی
• آموزش رسمی ودانش شناختی دومی رشد شبکه ها وانجمنهای حرفه ای موجود در سازمانها به وجود می اید.
• سازگاری با محیط های بیرونی
• مدارس اثر بخش به طور متفاوتی به محیط های بیرونی واکنش نشان می دهند؛آنها تغییر را پیش بینی کرده،از
• طریق استفاده راهبردی از تقاضاها ومنابع بیرونی برای بهبود عملکرد مدارسشان خود را با عدم قطعیت
• منطبق می کنند.
• برای ایجاد مدارس کارا واثربخش، مدیران با چالش ایجاد همبستگی وقابلیت پیش بینی در هسته فنی مواجه اند،
• در حالیکه خود رت بتعدم قطعیت بیرونی نیز مطابقت می دهند.
• فعالیتهای ضربه گیری(محافظتی)و مرز گستری راهبردهایی هستند که مدارس به آنها تکیه می کنند تا با
• محیطشان دست وچنجه نرم کنند.
• راهبردهای محافظتی یا ضربه گیر
• از دیدگاه نهادی، جدا سازی و مدیریت این تصور، دوراهی است که سازمانهای آموزشی را در برابر
• محیطشان محافظت می کنند.
• جداسازی:سازمانهایی که برای کارایی طراحی شده اند، به نحو مطلوبی تلاش میکندد هم راستایی نزدیک بین
• ساختارها وفعالیتهای فنی شان را حفظ کنند. جدا سازی سازمانها را به دو بخش تقسیم می کند :1.اساسا با
• محیط نهادی ارتباط دارد2.فعالیتهای فنی را ایجاد می کند.
• سازمانهای آموزشی که جداسازی را انجام داده اند ویژگی های خاصی به نمایش می گذارند. سازمانها به چند
• دلیل جداسازی انجام می دهند.جداسازی ناهماهنگی،دوری از منطق،وعملکرد کاری ضعیف رامی پوشاند واز
• محافظت می کند، کارهایی که ممکن است باور مردم به سازمان را تضعیف کند.
• مدیریت تصور:این راهبرد شامل مدیریت تصور اجتماعی به منظور ارائه تصویری از ساختارها واقدامات به
• روشی است که تایید دیگران را جلب کند. مدیریت تاثیر از طبقه بندیهای نمادین وقوانین آیین نامه ای استفاده
• گسترده ای می کند،موفقیتها را به نمایش می گذارد وشکستها را توجیه می کند.
• راهبردهای مرز گستری
• مرز گستری یا پل زدن به فعالیتهایی اطلاق شده اندکه نقشهای درونی رابرای گذشتن از محدودیتهای سازمانی
• وارتباط دادن سازمان مدارس باعناصری در محیط بیرونی ایجاد می کنند. متابعت را راهبرد مرز گستری
• اصلی در محیطهای نهادی می دانند.
• اسکات سه نوع راهبرد پل زدن مطرح می کند که می تواند در مدیریت محیطهای نهادی استفاده شود:
• 1.متابعت طبقه ای:فرایندی که طی آن قوانین روشی رابرای الگو برداری ساختارهایشان به نام طبقه بندیهای
• آیینی برای سازمان فراهم می آورند.مدارسی که این نظامهای باور شناختی مشترک را در خود جای میدهند-
• مدارسی که متابعت طبقه بندی نشان می دهند-مشروعیتشان را افزایش می دهند وظرفیت منابعشان را بالا
• می برند.
• 2.متبعت ساختاری:گاهی اوقات محیطهای نهادی الزامات ساختاری بسیار مشخصی را درباره مدارس به
• عنوان شرطی برای پذیرش و حمایت اعمال می کنند دستورهای بیرونی باعث می شود مدارس برنامهای
• جدیدی اجرا کنند. بنابراین ، چه انتخاب کرده باشند وچه مجبورشده باشند،مدارس به طور مرتب از متابعت
• ساختاری به عنوان سازوکاری برای انطباق با محیط استفاده می کنند.
• 3.متابعت رویه ای: علی رغم نبود هماهنگی وکنترل بر فعالیتهای فنیفمدارس دچار هرج ومرج نیستد.متابعت
• از مشخصات مربوط به روال کار روشی است که از طریق آن اَشکال مدارس با ثبات خلق می شوند
• ومشروعیت پیدا میکنند تا در محیط های نهادی کار کنند.
• پاسخگویی واصلاحات آموزشی
• برای ازبین بردن محدودیتها وافزایش اثربخشی مدرسه، آنها خواستار رویکرد سیستمی منسجم به اصلاحات
• آموزشی شدند.در اصل تمایل به پاسخگو.یی بر اساس سه اصل زیر بنایی زیر استوار است:
• *مدارس باید پاسخگو باشند تاعملکردشان بهتر شود.
• *باید به مدارس کمکهایی شود تا ظرفیتهایشان رابرای دادن آموزش بهتر افزایش دهند.
• *مدارس باید کیفیت و کمیت نتایج عملکردشان را به خصوص در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان افزایش
• دهند.
• پاسخگویی
• پاسخگویی در آموزش وپرورش پذیرفتن مسئولیت آموزش کامل وموثر دانش آموزان مدارس است.
• طرح های پاسخگویی عموما سه مولفه دارند:
• 1.استاندارهایی برای شناسایی دانش ومهارتهای مربوط به موضوع درسی که قرار است فرا گرفته
• شود.استاندارهای مربوط به نتایج تعیین می کنند دانش آموزان چه چیزی را باید بدانند وچه کارهایی را باید
• بتواند انجام دهند،این استاندارها برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بهکار می روند.
• 2. آزمونهایی که با استانداردها همراه اند.استفاده از آزمونها در سامانه های پاسخگویی برای تعیین اینکه آیا
• استانداردها لحاظ شده اند وبرای ارزشیابی اقدامات بهبود کیفیت مدارس، بحثهای جالب توجهی ایجاد کرده
• است.
• 3.پیامدهای سطوح مختلف دستیابی به اهداف.فرض تجزیه کننده این مولفه این است که پاداش دادن به
• مدارس،آموزگاران ودانش آموزان موفق عملکرد خوب را تقویت می کندو انگیزه ها را افزایش می دهد.
• اگر چه توصیف سامانه پاسخگویی سه شاخه نسبتا آسان است،بسیاری از کارهای پیچیده وبحث برانگیزباید
• برای رویکردهای مبتنی بر استانداردها انجام شودتا به طرزی اساسی در اموزشهای کلاسی و یادگیری دانش
• آموزان تاثیر بگذارد.
• اقدامات اصلاح طلبانه دولت مرکزی
• الف-قانون هیچ بچه ای نباید عقب بماند:قانون هیچ بچه ای نباید عقب بماند انتظارات وتقاضاها از نظام مدارس دولتی
• ایات متحده را از طرق ایجاد ابزارهای اندازه گیری افزایش داد،ابزارهایی که طراحی شده بودند برای حصول
• از اینکه تمام دانش آموزان در درسهای خواندن وریاضیات مهارت دارند.
• سیاست های دولت مرکزی که اقدامات مبتنی بر شواهد را می طلبد از مناطق آموزشی می خواهد که از شواهد مبتنی
• بر تحقیق به عنوان پایه بهبود عملکرد آموزشی استفاده کنند.
• ب- پیش به سوی قله موفقیت:قانون برنامه(پیش به سوی قله موفقیت)عملی ساختن چهار حیطه اصلاحات آموزشی
• اساسی را اجباری می کند:
• *تطبیق استانداردها وارزشابیهایی که دانش آموزان را آماده می کند تادر دانشگاه و محل کار موفق باشند وبتوانند در
• اقتصاد جهانی رقابت کنند.
• *ایجاد سامانه های اطلاعاتی که پیشرفت و موفقیت های دانش اموزان را اندازه گیری می کندف یعنی ایجاد توانایی
• رد یابی کردن پیشرفت تحصیلی تک تک دانش اموزان در سطح ملی
• *استخدام مجدد معلمان،توسعه حرفه ای،پاداش دادن و حفظ معلمان و مدیران اثربخش، به خصوص در جاییکه به آنها
• نیازاست.
• *متحول کردن مدارسی که موفقیتهای کمی داشته اند،یعنی،تامین معلمان و مدیران ماهر این مدارس
• قانون پیش به سوی قله موفقیت وانگیزشهای مالی مرتبط باان انگیزه قوی را برای ایالات متحده ایجاد کرده تا ازاین
• اصلاحات آموزشی استقبال کنند.
• سازگاری موثر با خط مشیهای مربوط به پاسخگویی
• نتایج پاسخگویی دولتی از سوی نمایندگان های ایالتی و مرکزی با بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مرتبط
• است ونمرات امتحانی اصلی ترین شاخص آن است.
• اگر قرار باشد روشهای پاسخگویی موثر باشند،باید از موفقیتهای کوتاه مدت به تغییرات نظام مند واقعی که
• عملا وضعیت مدارس را بهبودمی بخشند، صرف نظر کرد.
• مدارس باید با مشکل پیچیده تر تشخیص دادن،روشهایمبتنی بر شواهد تحقیقی که مناسب موقعیت محلی
• آنهاستف مقابله کنند. شاخص عملکرد به عنوان روش سازگاری با پاسخگویی،لازم است فرایندی باشد که در
• آن ابزارهای دستیابی به هدف به اندازه خودِاهداف اهمیت داشتهباشند. به عبارت دیگر ،اینکه چگونه به هدفی
• دست می یابیم به اندازه خود هدف مهم است.
• سوالات فصل هشتم اصول مدیریت آموزشی
• 1-منابع محیطی که به صورت کلی عموما شناسی شده اند را نام ببرید/(چهارمورد)
• مالی(مالیات،وامهای بلاعوض)-کارکنان(دانش آموزان)-اطلاعات ودانش(نتایج تحقیقات)محصولات
• وخدمات(مواد آموزشی)
• 2-وابستگی در محیط آموزشی را به طور کلی بیان کنید؟
• وابستگی هم با میزان نیازبه منابع و هم در دسترس بودن آن در محیط تعریف می شود.از نظر موقعیتهای آموزشی وابستگی
• مستقیما با نیازمدرسه به منابعی که در اختیارسازمانهای دیگرند ارتباط مستقیم دارد.وابستگی به دروندادهای ساده محدود نمی
• شودپیامد طبیعی افزایش وابستگی این است که تامین کنند گان منابع برمدرسه مسلط می شوند.مدل وابستگی از لحاظ منابع به
• این نکته تاکید دارد که سازمانها با محیطشان تطبیق پیدامی کنندو اینکه سازمانها می توانند برای افزایش احتمال
• بقایشان اقدام کنند.
• 3-راهبردهای تطابق درونی در سازمانهارا نام ببرید؟
• ضربه گیری-سازگاری عملیات درونی-برنامه ریزی وپیش بینی-مرزگستری-تنظیم عملیات درونی
• 4-مرز گستری را تعریف کرده وکاردهایی که از طریق نقشهای مرز گستری انجام می شود را
• بیان کنید؟مرزگستری نقشهای درونی ایفا می کند که از محدودهای سازمانی عبورکند تا مدرسه را باعناصر محیط
• بیرونی مرتبط کند.
• کارکردها:ردیابی اطلاعات مربوط به تغییر در محیط درونی – بازنمایی سازمان به محیط
• 5-دو تعریف مختلف از نهاد را بیان کرده وانواع نهادها را بنویسید؟
• 1.نهادها ازعناصرفرهنگی-شناختی،هنجاری وتنظیمی تشکیل شده اند که همراه با فعالیتها ومنابع مرتبط به زندگی اجتماعی
• ثبات ومعنا می دهند.
• 2.نهاد رامجموعه ازقوانین کم وبیش مورد توافق می داند که حامل معنا وتعیین کننده اقدامات جمعیتی از بازگیران است.
• انواع:نهادهای رسمی-نهادبرپایه مرام نامه رسمی-نهادهایی که کمتر به هنجارها وارزشها استوارند-نهادبه عنوان طرح کلی
• شناختی
• 6-پاسخگویی را تعریف کرده و اصول زیر بنایی که برای تمایل به پاسخگویی
• استوار است را بیان کنید؟پاسخگویی در آموزش وپرورش پذیرفتن مسئولیت آموزش کامل وموثر دانش آموزان مدارس است.
• اصول:*مدارس باید پاسخگوباشند تا عملکردشان بهتر شود.*باید به مدارس کمکهایی شود تا ظرفیتشان را برای دادن آموزش بهتر افزایش دهند.*مدارس باید کیفیت و کمیت نتایج عملکردشان را به خصوص در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان افزایش دهند.